استودیو Flying Wild Hog با الهام گرفتن از این موضوع و ساختار فیلم‌های کوروساوا و همچنین الهام از داستان‌های ژاپنی با محوریت سامورایی‌ها و حمله دزدان و غارت‌گران، سعی کرده تا تجربه‌ متفاوتی را ارائه دهد. Trek to Yomi در ظاهر یک تجربه بسیار خوب و دلنشین به‌نظر می‌رسد، اما همان یک الی دو ساعت ابتدایی بازی کافی است تا متوجه شوید که تمامی تصورات شما، توهمی بیش نبوده است. بازی Trek to Yomi قصه شخصیتی به نام هیروکی را بازی می‌کند. در ابتدای بازی می‌بینیم که روستای محل زندگی هیروکی مورد حمله تعدادی افراد ناشناس قرار می‌گیرند و در ادامه، او باید از محل زندگی خود دفاع کند و در یک مسیر انتقام‌جویانه قرار بگیرد. قصه بازی از المان‌های مختلفی از تاریخ و فرهنگ ژاپن، به خصوص دوره ادو الهام گرفته است. این موضوع باعث شده تا خیلی از نکات و اشارات بازی به مسائل فرهنگی و تاریخ ژاپن باشد. در قدم بعدی، سیاه و سفید بودن بازی همان چیزی‌ست که امضای بازی Trek to Yomi محسوب می‌شود. طبیعتا تاثیر گرفتن از آثاری مثل فیلم‌های صامت دهه ۲۰ یا ۳۰ میلادی و آثار کارگردانانی مثل آکیرا کوروساوا روی جهت‌گیری هنری این بازی بی‌تاثیر نبوده است. سازندگان بازی با هدف غرق کردن مخاطب در یک تجربه ویدیوگیمی هنری، از یک سبک گرافیکی خاص و البته چالش‌برانگیز کمک گرفته‌اند. سیاه و سفید بودن بازی چیز عجیبی نیست چرا که کمتر از دو سال پیش، بازی Ghost of Tsushima با یک حالت کوروساوا مود آن را ارائه داد و واقعا هم تجربه برجسته‌ای از یک بازی شرقی محسوب می‌شود. یک بازی هک اند اسلش ماجراجویی است که هم ساختار ساید اسکرولینگ و هم ساختار سه‌بعدی دارد. بازیکنان به‌واسطه دو نوع ضربه سبک و سنگین می‌توانند به دشمنان ضربه وارد کرده و آن‌ها را از بین ببرند. معمولا در بازی‌هایی که دو نوع ضربه برای‌ آسیب‌رساندن به دشمنان وجود دارد، سعی می‌شود تا قدرت میان ضربات سبک و سنگین به‌گونه‌ای باشد که گیم‌پلی بازی را نامتعادل جلوه ندهد. این در حالی است که تفاوت زیادی بین ضربات سبک و سنگین در اینجا بسیار زیاد بوده و شاهد یک عدم تعادل در بازی هستیم. برای مثال، اگر یکی از باس‌های ابتدایی بازی با ۱۵ الی ۲۰ ضربه سبک از بین برود، با ضربه سنگین این رقم به چهار الی پنج ضربه می‌رسد و شاید عدم تعادل از این نظر هستیم.